آفرینش، رمانی تاریخی است از نویسنده، نمایش نامه نویس و فعال ی روشنفکر آمریکایی، گور ویدال.

شخصیت اصلی و راوی داستان سیروس(یا همان کورش)اسپیتمه، نوه ی خیالی زرتشت ـ ازپدری ایرانی و مادری یونانی ـ و سفیر ایران در آتن است. زمان داستان سالهای سلطنت داریوش کبیر، خشایارشا و اردشیر اول(ربع آخر قرن ششم و نیمه ی اول قرن پنجم پیش از میلاد) و زمان روایت، اواخر عمر اسپیتمه، در دوره ی حاکمیت پریکلس بر آتن است. در این زمان او هفتاد و پنج ساله (و در اثر ابتلا به بیماری آب مروارید) نابیناست.

 سیروس داستان را نه برای خواننده، بلکه برای فیلسوف معروف یونانی دموکریت، که از بستگان مادری او و در سنین جوانی است، روایت می کند. در شروع داستان، آن دو از مراسمی در ادئون به خانه باز می گردند. در آن مراسم هرودوتِ مشهور، به مدت شش ساعت، تاریخ خود را برای مستمعین قرائت کرده است.

سیروس مدعی است که گفته های هرودوت در باره ی جنگ معروف سالامیس نادرست و اغراق آمیز است. دموکریت از او می خواهد علاوه بر شرح واقعی جنگ های ایران و یونان، خاطرات خود از سفر به هند و چین را هم برای او تعریف کند. سیروس می پذیرد و داستان پرماجرا و شگفت انگیزش را با خاطره ی خود از حادثه ی کشته شدن زرتشت در آتشکده ی بلخ به دست تورانیان مهاجم شروع می کند. او که از معدود بازماندگان آن ماجراست در آن زمان هفت ساله بوده و آخرین کلمات زرتشت (و به تعبیر او، اهورامزدا) را به گوش خود شنیده است. حاکم یا ساتراپ بلخ، گشتاسپ، پدر داریوش کبیر است. او که از پیروان زرتشت است، مهاجمین را سرکوب می کند و سیروس را که به جهت خویشی با زرتتشت و شنیدن آخرین سخنان او مورد احترام است، به همراه مادرش لائیس، به دربار داریوش می فرستد.


سیروس در دربار، با کمک آتوسا، همسر قدرتمند و با نفوذ داریوش، به مدرسه ی مخصوص شاهزادگان راه میابد و در آنجا با خشایارشا و مردونیه که هم سن و سال او هستند دوستی به هم می رساند که تا پایان عمر آن دو پابرجا می ماند.

سیروس در جوانی و در دوره ی سلطنت داریوش، به عنوان سفیر عازم هند می شود؛ در میانسالی به دستور خشایارشا به سفارت چین منصوب می گردد و مقارن اوایل سلطنت اردشیر اول، چنان که گفته شد، سفیر ایران در آتن است.

ویدال بی جهت دموکریت را به عنوان طرف صحبت سیروس برنگزیده است. سیروس فردی عقل گرا و شکاک است که به دلیل تربیت زرتشتی خود علاقه ی ویژه ای به دانستن حقایق غایی و آگاهی یافتن از چگونگی آفرینش و فرجام جهان دارد. او در طول مأموریت هایش علاوه بر آشنایی با شیوه های زندگی و عقاید مردمان گوناگون، در هند جینیزم و بودیسم را مستقیمأ از مهاویرا و بودا فرا گرفته و در چین پس از آموختن تائوئیزم از لائوتسه(استادلی)، از محضر کنفسیوس بهره ی فراوان برده است. انتخاب دموکریت که از برجسته ترین فیلسوفان پیش از سقراط و مشهور به ماده گرایی است، این فرصت را در اختیار ویدال قرار داده تا نظریات ادیان و اندیشیه های شرقی در امور گوناگون را با آراء فلاسفه ی یونان، به عنوان آباء اندیشه های فلسفی مغرب زمین مقایسه کند و قوت و ضعف هر یک را در ترازوی عقل دوگانه و دوگونه ی سیروس ـ دموکریت بسنجد.

آفرینش، رمانی نسبتاً حجیم و شامل نه بخش، یا کتاب، از قول اسپیتمه، در حال دیکته کردن خاطرات خود به دموکریت و یک مؤخره ی کوتاه از زبان دموکریت است.

تنوع و تعدد مباحثی که در طول داستان مطرح می شود، نشان دهنده ی آگاهی وسیع ویدال از تاریخ عمومی و تاریخ فلسفه و ادیان است. از او رمان دیگری به نام کتاب یولیانوس نیز به فارسی ترجمه و منتشر شده که در آن به ایران عهد ساسانی و برخورد میترائیزم و مسیحیت در زمان شاپور دوم پرداخته است.




مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها