امروز مقارن است با زادروز فیلمساز و کارگردان فقید کشور،عباس کیارستمی. برخلاف سنت همیشگی، این بار قصد بر این است که در روز تولد؛ ادای احترامی کرده باشیم:

در سال ۲۰۱۵ در یک نظرسنجی که توسط وب سایت فرانسوی سینماتک، از ۲۶ کارگردان برجسته معاصر سینمای جهان انجام شد، عباس کیارستمی از دیدگاه این گروه از موفق‌ترین کارگردانان حال حاضر سینمای جهان لقب گرفت.

عباس کیارستمی بدون شک بلند آوازه‌ترین هنرمند معاصر ایرانی است که فیلمسازان بزرگ و معروف در مورد او و لب به تحسین گشوده‌اند.درزیربه تعدادی از این اظهار نظرها اشاره می شود:

-مارتین اسکورسیزی: یکی از برترین کارگردان‌های تاریخ سینمای جهان، کیارستمی نماینده عالی‌ترین سطح هنر در سینماست.

-آا کوروساوا: به نظرم فیلم‌های این کارگردان ایرانی خارق‌العاده هستند. کلمات نمی‌توانند احساسات مرا بیان کنند. پیشنهاد می‌کنم فیلم‌هایش را ببینید و بعد متوجه می‌شوید چه می‌گویم. ساتیا جیت رای که درگذشت خیلی ناراحت شدم اما با دیدن فیلم‌های کیارستمی خدا را شکر می‌کنم که جایگزینی برای او پیدا کردیم.

-ژان-لوک گدار: سینما با گریفیث آغاز می‌شود و با کیارستمی پایان می‌یابد.

-ورنر هرتسوگ (کارگردان سرشناس آلمانی) فیلم خانه دوست کجاست ِکیارستمی را یکی از پنج فیلم محبوب خود دانسته‌است

-ژان میشل فرودون استاد دانشگاه، مورخ، منتقد و رومه نگار سینمایی فرانسوی و سردبیر سابق نشریه کایه دو سینما» درباره کیارستمی گفته است: عباس کیارستمی نه تنها فیلمساز خیلی خوبی در ایران بود بلکه در کل جهان شناخته شده و جزو بهترین ها بود. کیارستمی هم فیلمساز خوب و هم به معنای کلمه استاد و معلم شایسته ای برای جوانان بود به همین دلیل هم در فیلم هایش و هم در مقام استادی، دو ویژگی آزادی و قدرت بخشیدن به دیگران در او بسیار دیده می شد. فیلم های کیارستمی در عین سادگی روایی و قابل درک بودن برای همه مردم، حرف های زیادی برای گفتن داشتند و این ویژگی برای یک فیلمساز بسیار مهم است.کیارستمی در فیلم هایش فرهنگ ایران که ریشه در شعر ایرانی دارد به جهان معرفی کرد و فیلم های او سبب شد نگاه مردم جهان به ایران تغییر کند، بنابراین او بهترین سفیر ایران بود.


و در پایان به دو خاطره از فیلمسازان ایرانی اشاره می گردد:

-محمدرضا هنرمند،کارگردان سینماخاطره جالبی را به شرح زیرتعریف می کند: سال ١٣٧٥ بود که برای پیداکردن لوکیشن‌های فیلمی که قرار بود در خارج از ایران ساخته شود، به اتفاق مرحوم مهرداد فخیمی به یونان و شهر آتن سفر کردیم.

من از همان روزهای اول کفش راحتی خریدم و بنا را بر پرسه‌زنی در شهر آتن گذاشتم. در یکی از روزهایی که کوچه‌پس‌کوچه‌ها را می‌گشتم، در محله‌ای دورافتاده و فقیرنشین در شهر آتن گم شدم و دیگر قادر نبودم مسیر درست را پیدا کنم. پیرمردی سفیدمو و ریزجثه را دیدم که کنار خانه‌اش نشسته بود. نگاهمان که به‌هم افتاد، فهمید غریبه‌ام و راهم را گم کرده‌ام. لبخندی زد و به زبان یونانی حالم را پرسید.

مطمئن بودم که انگلیسی نمی‌داند بااین‌حال از او مسیری که می‌خواستم را پرسیدم. پیرمرد از روی صندلی پلاستیکی‌اش برخاست و با تمام وجودش به من حالی کرد که باید مسیر آمده را برگردم و چندین‌بار به چپ و راست بپیچم تا به خیابان اصلی برسم. از او تشکر کردم ولی او با همان زبان اشاره و لال‌بازی می‌خواست بداند که من کجایی هستم. گفتم ایران. پرسیا! پیرمرد با لهجه غلیظ آتنی گفت آآباس کیارستمی! . . من که شوکه شده بودم بعد از مکث کوتاهی گفتم یس‌یس عباس کیارستمی! من اهل کیارستمی هستم!

پیرمرد سر و دستی تکان داد و روی صندلی‌اش نشست. او نمی‌دانست که من هم فیلمسازم و نمی‌دانست که با نام‌بردن از کیارستمی چه حس غریبی را در من برانگیخته است. مسیری که نشان داده بود را پیش گرفتم و رفتم

وقتی به چپ و راست‌هایی که پیرمرد گفته بود می‌پیچیدم از خودم می‌پرسیدم چگونه ممکن است کسی با هنرش به چنین جایگاه جهانی و درعین‌حال مردمی‌ای برسد که نامش از کشورش پیشی گرفته باشد؟ باید فیلم‌ساز باشی تا حس ناشناخته آن روز مرا به‌درستی درک کنی و شاید جوابی برای سؤالم پیدا کنی.

- کوروش عطایی ،مستندساز مطرح ایرانی نیزتعریف می کند: قضیه از این قرار بوده که تصمیم داشتم فیلم ام را برای جشنواره‌ای اروپایی بفرستم، معمولا جشنواره‌ها برای ثبت نام هزینه‌ای دریافت می‌کنند که از ۲۰ دلار تا ۲۰۰ دلار متغیر است، به آن فستیوال ایمیلی داده بودم که من از ایران می‌خواهم ثبت نام کنم و به دلیل تحریم‌ها امکان پرداخت پول را ندارم، از طرف جشنواره به من اطلاع داده بودند که اشکالی ندارد ما برای شما یک کد می‌فرستیم و با وارد کردن آن کد امکان ثبت نام در جشنواره امسال را خواهید داشت، وقتی که کد ارسالی را خواندم،دیدم نوشته: ‌abbas kiarostami




مشخصات

آخرین جستجو ها